داستان صوتی

قصه کودکانه

قصه کودک

در اهمیت قصه گویی و خواندن با کودکان می‌توان با نقل قولی از افلاطون صحبت را شروع کرد. افلاطون می‌گوید: باید پرستاران و مادران را وادار کنیم فقط حکایاتی را که پذیرفته‌ایم برای کودکان نقل کنند و متوجه باشند پرورشی که روح اطفال از راه گفتن حکایات به دست می‌آورد، به مراتب بیش‌تر از تربیتی است که جسم آن‌ها با ورزش پیدا می‌کند.» قصه‌ها و افسانه‌ها همواره در رشد و کمال ذهنی و فرهنگی انسان‌ها مؤثر بوده‌اند و به نوعی زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم، شیوهٔ کار و تولید آن‌ها و رفتار، تفکر، احساس، مذهب، اخلاق و اعتقادات هر جامعه را نشان داده‌اند.

انسان‌ها برای فرار از ناکامی‌ها و نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی و محرومیت‌های گوناگون، آرزوهایشان را با آرامش خیال در قالب افسانه‌ها، قصه‌ها، متل‌ها، ترانه‌ها و لالایی‌ها گفته‌اند. قصه از ابتدای آفرینش تا کنون وجود داشته است و شاید نخستین قصه، قصهٔ آدم و حوا و نخستین قصه گو حضرت آدم باشد که ماجرای رانده شدنش از بهشت را برای فرزندانش تعریف کرد.

قصه گویی هم چنین به عنوان روشی برای آموزش ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی استفاده شده است. تأکید افلاطون و ارسطو بر قصه گویی برای کودکان نیز از همین جنبه است. قصه دربارهٔ انسان‌ها و اشیاء به صورتی متفاوت و با زبانی خوشایند، آن‌ها را به آموختن ترغیب می‌کند. درون مایهٔ اصلی قصه‌ها آرزوی انسان‌ها بوده و هست. در واقع انسان‌ها نیازهایشان را با زبانی ساده و قابل فهم در قصه بیان می‌کنند. طرح مسائل هیجان انگیز و عجیب و ظهور عوامل طبیعی، غیر طبیعی و متافیزیکی باعث می‌شود شنوندگان از شنیدن قصه لذت ببرند و انگیزهٔ یادگیری در آن‌ها بیش‌تر شود. کودکان با شنیدن افسا نه‌ها، اسطوره‌ها و قصه‌های قومی دربارهٔ جهان و آنچه در آن است اطلاعاتی به دست می‌آورند و در ذهن خود، آرزوهای مطلوبشان را شکل می‌دهند.

تقریباً تمام افسانه‌های اقوام و ملل گوناگون این ویژگی را دارند. در قصه تمایلات درونی افراد تجسم خارجی می‌یابد و چهره‌ها و حوادث آن قابل فهم می‌شود. در طب سنتی هندو برای بیماران روانی قصه‌ای می‌گفتند که مشکل خاص او را مجسم می‌کرد و از او می‌خواستند دربارهٔ آن فکر کند. در این روش انتظار داشتند وقتی بیمار به داستان فکر می‌کند، هم ماهیت دشواری‌ها و گرفتاری‌های آزاردهندهٔ زندگی خود ر ا بشناسد و هم راه حلی برای درمان آن پیدا کند. از میان آن چه داستان دربارهٔ ناامیدی‌ها، امیدها و پیروزی انسان بر دشواری‌ها و گرفتاری‌ها می‌گفت، بیمار می‌توانست نه فقط چاره‌ای برای مشکل خود بیابد، بلکه هم چون قهرمان داستان راهی نیز برای بازیابی خویش کشف می‌کرد.

اما اهمیت قصه تنها برای کمک به رشد انسان و آموختن روش‌های درست ِ زندگی نیست. قصه وقتی درمان کننده است که بیمار به جزییاتی از داستان فکر کند. جزییاتی که بیانگر مشکلات و کشمکش‌های درونی و کنونی زندگی فرد است و به او کمک می‌کند به راه حل‌های فردی برسد.

کودکی که با شنیدن قصه باور کرده است یک چهرهٔ به ظاهر نفرت انگیز و خطرناک ممکن است، به طرز سحرآمیزی تغییر ماهیت دهد و به بهترین و دوست داشتنی‌ترین دوست و ناجی تبدیل شود (مثل داستان دیو و دلبر یا شاهزاده خانم و قورباغه) می‌تواند باور کند کودکی را که نمی‌شناسد، می‌تواند بهترین دوست او شود. اعتقاد به حقیقت قصه به او جرئت می‌دهد در نخستین برخورد با یک کودک ناشناس خود را کنار نکشد. قصه‌ها هم شادی آفرینند و هم آموزنده. در قصه‌ها از واژه‌هایی استفاده می‌شود که کودکان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما بهترین شیوهٔ قصه گویی کدام است؟ در این زمینه، روش‌های متفاوتی هست.

از جمله این که لازم است بعد از گفتن هر قصه یا هنگام قصه گویی به کودک فرصت دهیم به قصه فکر کند و دربارهٔ آن حرف بزند. این روش از نظر عاطفی و عقلی برای کودک بسیار مفید است. برای این که داستان توجه کودک را جلب کند بهتر است سرگرم کننده باشد و کنجکاوی او را برانگیزد. هم چنین لازم است تخیل کودک را فعال کند و به او کمک کند توانایی ذهنی‌اش را افزایش و احساساتش را توضیح دهد.

بهتر است داستان با همهٔ جنبه‌های شخصیتی کودک ارتباط داشته باشد و از نیازهای کودکانه وی سوء استفاده نکند. قصه باید نیازهای درونی کودک را جدی بگیرد و اعتماد او را به خود و آینده‌اش تقویت کند. آگاهی دادن به کودک دربارهٔ دنیایی که در آن زندگی می‌کند، پرورش عادت‌های مفید و ایجاد عزت نفس و حس استقلال طلبی و گسترش خلاقیت از مهم‌ترین هدف‌هایی است که در قصه گویی برای کودک دنبال می‌شود. با خواندن قصه و بازگویی آن، نیروی بیان و تکلم کودک رشد پیدا می‌کند و بر دایرهٔ لغات و اطلاعاتش افزوده می‌شود. آیدن چمبرز در کتاب گفت و گو دربارهٔ کتاب در این باره می‌گوید: یک شب که هوا تاریک شده بود، نوهٔ پنج سالهٔ دوستم به دیدن او آمد. این دختر از خانه‌شان تا خانهٔ پدر بزرگ تنها آمده بود. برای رسیدن به خانهٔ پدر بزرگ (دوستم) باید از راه ِ باریکی از میان درختان می‌گذشت.

پدر بزرگ پرسید: نترسیدی که تنها آمدی؟» دختر جواب داد: نه، نه، پدر بزرگ، تمام راه برای خودم داستان شنل قرمزی را تعریف کردم!» کودک با خواندن یا گوش سپردن به قصه بر توجه و دقتش به پیرامون خود می‌افزاید و دربارهٔ هر موضوع و پدیده‌ای فکر می‌کند.

او از این راه مهارت‌هایی مثل خوب دیدن، خوب شنیدن، پرسیدن و به دنبال پاسخ بودن را به دست می‌آورد. در این میان وظیفهٔ بزرگسالان تنها ایجاد اشتیاق به خواندن در کودکان نیست. بلکه آن‌ها باید برای تداوم خواندن در گروه‌های سنی برنامه‌هایی را پیش بینی کنند تا عادت به خواندن در درون کودک، پایدار و نهادینه شود. کتاب‌هایی که برای کودکان انتخاب می‌شود باید جذاب، عمیق و شیرین باشند و با تجربه‌ها، نیازها، علایق و توانایی‌های آن‌ها هماهنگ باشد و به کنجکاوی‌ها و آرمان‌های بلند پروازانهٔ آن‌ها پاسخ دهد. کتاب مناسب، تخیل کودک را تقویت می‌کند و بر تجربه‌های او می‌افزاید. به او لذت می‌دهد و او را به خواندن علاقه مند می‌کند.

تاثیر قصه بر تربیت کودکان، چیست؟

تأثیر قصه در خلاقیت و رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودکان

 تاثیر قصه بر زندگی و آینده ی کودک

قصه ,کودک ,داستان ,کند ,کودکان ,دربارهٔ ,قصه گویی ,و به ,به او ,کودک را ,را به

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود مجموعه جالبترین ها نمایندگی مجاز فروش ، قیمت و نصب تصفیه آب خانگی در لارستان کتاب کمک درسی طراحی سایت ، سئو ،تبلیغات در گوگل فروش لوازم تراکتور دیجی شاپ avionics-shop زیبایی یک فنجان عشق دکتر فیصل اشرفی